دخترکدخترک، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 10 روز سن داره
دختر دومیدختر دومی، تا این لحظه: 17 سال و 3 ماه و 7 روز سن داره
دختر بزرگهدختر بزرگه، تا این لحظه: 22 سال و 4 ماه و 24 روز سن داره

❤❤❤سه دختر من❤❤❤

قاب گوشی بهاری

قاب گوشی بهاری... یک قاب ، که با لاک رنگ شده بود و با استن پاکش کرده بودم و به فنا رفته بود! و با رنگهای ویترای جان دوباره گرفت...       پیشاپیش سال نو مبارک... ...
29 اسفند 1393

روزهای پایانی...

این روزها کمتر می رسم که به وبلاگ سر بزنم. نمی دانم شاید یکی از علتهایش هم رونق گرفتن شبکه های اجتماعی موبایلی باشد. روزهای بدی نیست. خصوصا که عاشق روزهای پایان سال هستم. این مدت بیکار هم نبودم سرم به بافتنی گرم بود. عروسک بافی ام دوباره رونق گرفته است. خرس بافتنی من:         ...
29 اسفند 1393

ویترای (نقاشی روی شیشه)

مدتها بود که در آرزوی تجربه ی هنر "ویترای" یا نقاشی روی شیشه بودم. ترس از شکست و هدر دادن مواد مصرفی نمی گذاشت تا تصمیم بگیرم برای خریدن مواد اولیه و تجربه کردن این کار. بالاخره دل به دریا زدم و با مواد و رنگ ایرانی و تخصص صفر !!! شروع به کار کردم و نتیجه ی اولین تجربه شد این:           عالی نشد ولی حال دلم را بدجور به جا آورد!   آرزوهای بعدی که دلم می خواهد جامه ی عمل بپوشانم ، نقاشی روی پارچه ، شمع سازی و بافت کیف با نخهای کنفی می باشد. موفق می شوم آیا؟؟؟ ...
15 اسفند 1393

جشنواره غذا

روزی که در مدرسه ی دختر بزرگه فروشگاه کارهای دستی برگزار شد ، همزمان یک جشنواره غذا نیز داشتند. ما که نه دست و پنجه ای در پخت غذاهای محلی داشتیم و نه فرصت و همتی برای این امر ، از مادر شوهر گرامی خواهش نمودیم تا این کار را به عهده بگیرند. و این شد نتیجه ی زحمات مادر شوهر:   دمی برگ سیر:     دمی بادمجان:     کشک بادمجان:     سیر ماست و ترشی:       در نتیجه ی زحمتهای مادر شوهر ، غذاهای دختر بزرگه در مدرسه انتخاب شد و به مرحله ی شهری جشنواره ی آش راه پیدا کرد:   ادامه مطلب... &nb...
11 اسفند 1393

فروشگاه مدرسه ای

دختر بزرگه در مدرسه شان یک کارگاه فروش کارهای دستی داشتند. یک جور آموزش مهارت توام با کار آفرینی و ... دخترهای هفتمی ، هر کدام بنا بر چیزی که بلد بودند درست کنند و بگذارند برای فروش ، هر کدام غرفه ای داشتند و چند ساعت کالاهایشان را فروختند. از آنجا که من سرم درد می کند برای اینطور برنامه ها ، در مدرسه برای ثبت گزارشی به جهت یادگار ماندن در تاریخچه نوجوانی دختر بزرگم ، حی و حاضر بودم!             اینها هم گل سر هایی که با مشارکت من در غرفه قرار گرفت:     البته دخترم در این فروشگاه ، دوبرابر آنچه کسب در آمد کرده ب...
10 اسفند 1393
1